سفارش تبلیغ
صبا ویژن
فرمان خدا را بر پا ندارد جز کسى که در حق مدارا نکند و خود را خوار نسازد و پى طمعها نتازد . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :2
بازدید دیروز :0
کل بازدید :2692
تعداد کل یاداشته ها : 11
04/4/7
3:40 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
[0]

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آبان 90[6]

از آن شبی که تو را در حجاب می‌دیدم
خطای دیده‌ی خود را صواب می‌دیدم

هزار چشمه‌ی پنهان ز چشم بوده و من
نصیب دیده‌ی خود را سراب می‌دیدم

هوای بندگی منزل تو در سر خویش
ولی به جای ترحم عتاب می‌دیدم

تمام سهم من از تو به جز سکوت چه بود؟
من از سکوت مدامت عذاب می‌دیدم

نگاهی ای مه تابان! که بی فروغ رخت
جهان و هر چه در آن را خراب می‌دیدم

اگر تو روی بپوشی عجیب نیست که من
خیال روی تو را هم به خواب می‌دیدم

هزار حیله‌ی پرهیز از خیال تو را
به سحر نرگس مستت بر آب می‌دیدم

نشان من بده ای عشق! چهره‌ی خود را

که من همیشه تو را در نقاب می‌دیدم


  
  

دلا بسوز که سوز تو کارها بکند
نیاز نیم شبی دفع صد بلا بکند

عتاب یار پری چهره عاشقانه بکش
که یک کرشمه تلافی صد جفا بکند

ز ملک تا ملکوتش حجاب بردارند
هر آن که خدمت جام جهان نما بکند

طبیب عشق مسیحادم است و مشفق لیک
چو درد در تو نبیند که را دوا بکند

تو با خدای خود انداز کار و دل خوش دار
که رحم اگر نکند مدعی خدا بکند

ز بخت خفته ملولم بود که بیداری
به وقت فاتحه صبح یک دعا بکند

بسوخت حافظ و بویی به زلف یار نبرد
مگر دلالت این دولتش صبا بکند


  
  

یه دختر خوب هیچوقت زودتر از اینکه از شیر بگیرنش عاشق نمی شه

یه دختر خوب توی روی مامانش وانمیسته و به خاطر قراری که داره (و سرکاره) 100000 تا دروغ نمی گه

یه دختر خوب از مثلاً 6 ساعت وقت کلاس خودش 5 ساعتش رو نمی پیچونه

یه دختر خوب با همسایشون که خوشگل تره لج نمی شه

یه دختر خوب به خاطر پوست و رنگ بدنش باباشو انقدر تو خرج نمی اندازه

یه دختر خوب وقتی معنی ترانه های خارجی رو نمیدونه مجبور نیست که واسه کلاس اونا رو گوش بده

یه دختر خوب وقتی از پسری خوشش اومد و داشت از حسودیش می ترکید 10000 تا عیب و ایراد روی پسر نمی زاره

یه دختر خوب شب زود نمی خوابه که صبح زود بیدار بشه که بتونه صافکاری و نقاشی کنه

یه دختر خوب عکسهای پسر خوشگلا مانند حمید گودرزی و نخ سوزن محمدرضا گلزار رو به در و دیوار اتاقش نمی زنه


  
  

سوال اول:
شما به طرف خانه کسی که دوست دارید می روید.
دو راه برای رسیدن به انجا وجود دارد:
ـ یکی کوتاه و مستقیم است که شما را سریع به مقصد می رساند ولی خیلی ساده و خسته کننده است
ـ اما راه دوم به طور قابل ملاحظه ای طولانی تر است ولی پر از مناظر زیبا و جالب است.
حال شما کدام راه را برای رسیدن به خانه محبوبتان انتخاب می کنید؟راه کوتاه یا بلند؟
سوال دوم:
در راه دو بوته گل رز می بینید .یکی پر از رزهای قرمز و دیگری پر از رزهای سفید.شما تصمیم می گیرید 20 شاخه از رزها را برای او بچینید.
چند تا را سفید و چند تا را قرمز انتخاب می کنید
(شما می توانید یا همه را یا از ترکیب دو رنگ انتخاب کنید)
سوال سوم:
با لاخره شما به خانه او می رسید .
یکی از افراد خانواده در را بر روی شما باز می کند.
شما می توانید از انها بخواهید که دوستتان را صدا بزند.
یا اینکه خودتان او را خبر کنید.
حالا چکار می کنید؟
سوال چهارم:
شما وارد منزل شده به اتاق او می روید ولی کسی انجا نیست.پس تصمیم می گیرید رزها را همان جا بگذارید.
ترجیح می دهید انها را لب پنجره بگذارید یا روی تخت؟
سوال پنجم:
شب می شود شما و او هر کدام در اتاقهای جداگانه ای می خوابید..صبح زمانی که بیدار شدید به اتاق او می روید:به نظر شما وقتی که انجا می روید او خواب است یا بیدار؟
سوال اخر: وقت برگشتن به خانه است ایا راه کوتاه و ساده را انتخاب می کنید؟
یا ترجیح می دهید از راه طولانی و جالب تر بروید؟
....... ......... ....... .......
جواب ها :

جواب سوال اول:
جاده نشان دهنده عشق است اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید.زود و اسان عاشق می شوید.
ولی اگر راه طولانی را انتخاب کردهاید به اسانی عاشق نمی شوید.
جواب سوال دوم:
 تعدا رزهای قرمز نشان دهنده ان است که در یک رابطه چقدر از خودتان مایه می گذاریدو تعداد رزهای سفید برعکس نشان می دهد که شما چقدر در ان رابطه از طرف مقابلتان انتظار محبت دارید.به طور مثال اگر 18 رز قرمز و 2 عدد رز سفید انتخاب کرده اید به معناست که شما 90% محبت می کنید و 10% انتظار محبت از طرف مقابل دارید.
جواب سوال سوم:
 سوال سوم نشان دهنده طرز برخورد شما بامشکلات در یک رابطه است.اگر شما از اعضای خانواده درخواست کرده اید که محبوبتان را صدا بزند به این معناست که شما از مواجه شدن با مشکلات می ترسید و امیدوار هستید که مشکلات به خودی خود حل شوند.ولی اگر خودتان به اتاق رفته اید که او را از حضور خود مطلع کنید این نشان می دهد که شما با مشکلات روبرو می شوید و دوست دارید انها را هر چه زودتر حل کنید.
جواب سوال چهارم:
 محل قرار دادن رزها نشان دهنده اشتیاق شما برای دیدن محبوبتان است. اگر انها را بر روی تخت میگذارید نشان می دهد که دوست دارید او را زیاد ببینید.و اگر انها را لب پنجره قرار می دهید یعنی اگر او را زیاد هم نبینید تحمل می کنید.
جواب سوال پنجم:
 سوال پنجم نشان دهنده تفکر و طرز فکر شما در کاراکتر و شخصیت فرد محبوبتان است.اگر شما او را در حالی که خوابیده است در اتاق می بینید.این به این معنی است که شما او را همانطور که است دوست دارید.و اگر او را بیدار دیده اید یعنی انتظار دارید او مطابق میل شما بشود.
جواب سوال آخر:
راه بازگشت به خانه نشان دهنده دوام عشق شماست. اگر راه کوتاه را انتخاب کرده اید مدت عاشق بودن و دوست داشتن شما کوتاه است و اگر راه بلند را انتخاب کرده اید مدت زیادی در عشق خود پایدار خواهید بود .


  
  

مرا از غصه می‌میرانی ای عشق
خودت می‌بینی و می‌دانی ای عشق

من از پروای تو شوق تو دارم
که تو هم درد و هم درمانی ای عشق

که می‌گوید نمی‌گریند مردان؟
تو اشک هر شب مردانی ای عشق

معمایی برایم طرح کردی
که خود در حل آن می‌مانی ای عشق

که حل آن نه وصل است و نه هجران
نه در وصل و نه در هجرانی ای عشق

هزاران قلب را ویرانه کردی
ولی گنج دل ویرانی ای عشق

چه جرمی داشتند قربانیانت؟
سزای جرم بی‌تاوانی ای عشق

جواب سخت پرسش‌های آسان
چقدر پیچیده و آسانی ای عشق

هوای ابر و باران بهاری
پر از آرامش و عصیانی ای عشق

جهان مثل تو غوغایی ندیده‌ست
عجیب از دیده‌ها پنهانی ای عشق

گهی در کوزه‌ی این سینه هستی
گهی هم بحر بی‌پایانی ای عشق

چنان باران سیل آسایی هستی
ولی نه سیل و نه بارانی ای عشق

به هر چیزی تو را تشبیه گویم؛
به آن چیز دگر می‌مانی ای عشق

گهی پر می‌کشی از فرش تا عرش
گهی هم آفت ایمانی ای عشق

تو بودی میوه‌ی ممنوعه‌ی ما
درنگ لحظه‌ی انسانی ای عشق

چه آسان می‌نمودی اول راه
ندانستم بلای جانی ای عشق

اگرچه درد تو درمان ندارد
دوای درد بی‌درمانی ای عشق
.
.
.
تو را می‌خواهمت، هر گونه باشی

...تو این را از دلم می‌خوانی ای عشق

 


  
  

پس از تو لبم را برای کسی که بگویم دوستت دارم نخواهم گشود

پس از تو دستانم را به کسی نخواهم داد تا گرمی دستانت را برای همیشه یادگاری احساس کنم.

پس از تو آغوش خود را برای کسی نمی گشایم تا گرمی تنت برای همیشه باقی بماند و با من در قبر برود.

کاش میدانستی بی تو آرزوهایم،یخ میزند ،بی تو آرزوهایم میمیرند،همیشه نهایت دلتنگی ابر، باران است،و نهایت دلتنگی من،تو.

پس برگرد برسر عشقمان،اگر بیائی غرورم را صادقانه تقدیم چشمانت میکنم.

از ما که گذشته این مطالب رو فقط برای اونایی نوشتم که تازه عاشق شدن ویا نیاز مبرمی به مطالب عاشقانه دارند و از این پس کارم این خواهد بود که عاشق پیشه ها رو ساپورت کنم


90/8/12::: 4:52 ع
نظر()